پارت هفده

زمان ارسال : ۱۸۹ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 5 دقیقه

رونیکا همانطور که در میان قفسه‌ها میچرخید ناگهان صدایی از ته راهرو به گوشش رسید. صدایی شبیه حضور کسی یا چیزی!
با تردید قدمی جلو گذاشت و پرسید:
_ کسی اونجاست؟
صدایش به حالت رعب آوری در راهرو اکو شد و باعث وحشت رونیکا گشت.
هیچ پاسخی نشنید. کمی به انتهای راهرو خیره گشت و از اضطراب سیبک گلویش بالا و پایین شد.
در همین هنگام بادی غیر عادی از ته راهرو وزید و به صورت رونیکا برخو

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • بهار

    00

    وسط داستان یهو وی آی پی کنید درست نیس .....

    ۶ ماه پیش
  • نگار بنی هاشمی | نویسنده رمان

    سلام عزیزم وسط داستان این اتفاق نیفتاده از اول وی آی پی بوده اون ده قسمت هم اگه منظورتونه اونها عیارسنج هستن که تو تمام رمانهای وی آی پی همیشه هستن که مخاطب بتونه قبل خرید بخونه و با آگاهی کامل بخره

    ۶ ماه پیش
  • زهرا

    ۱۷ ساله 00

    عالیع خیلی ممنون

    ۶ ماه پیش
  • نگار بنی هاشمی | نویسنده رمان

    ممنون زهرا جان که همیشه ازم حمایت میکنی🌻🙏

    ۶ ماه پیش
  • نیلوفر ابی

    00

    واقعا معرکه است ممنون

    ۶ ماه پیش
  • نگار بنی هاشمی | نویسنده رمان

    ممنون نیلوفر جان که با نظر قشنگت ازم حمایت میکنی 💗🌻

    ۶ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.